۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Marketing

ˈmɑːrkɪt̬ɪŋ ˈmɑːkətɪŋ

گذشته‌ی ساده:

marketed

شکل سوم:

marketed

سوم‌شخص مفرد:

markets

شکل جمع:

marketings

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B2

اقتصاد بازاریابی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

They have developed marketing networks.

آن‌ها شبکه‌ی بازاریابی را گسترش داده‌اند.

Who handles the marketing in your company?

در شرکت شما چه کسی بازاریابی را در دست دارد؟

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد marketing

  1. noun the exchange of goods for an agreed sum of money
    Synonyms:
    shopping purchasing selling retailing merchandising
  1. verb make commercial
    Synonyms:
    selling trading dealing retailing merchandising commercializing advertizing shopping exchanging handling merchanting vending peddling bartering squaring storing
    Antonyms:
    buying

Collocations

content marketing

بازاریابی محتوایی، بازاریابی محتوا

لغات هم‌خانواده marketing

سوال‌های رایج marketing

گذشته‌ی ساده marketing چی میشه؟

گذشته‌ی ساده marketing در زبان انگلیسی marketed است.

شکل سوم marketing چی میشه؟

شکل سوم marketing در زبان انگلیسی marketed است.

شکل جمع marketing چی میشه؟

شکل جمع marketing در زبان انگلیسی marketings است.

سوم‌شخص مفرد marketing چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد marketing در زبان انگلیسی markets است.

معنی marketing به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «marketing» در زبان فارسی به «بازاریابی» ترجمه می‌شود.

«بازاریابی» یکی از ستون‌های اصلی موفقیت در دنیای تجارت و اقتصاد امروز به شمار می‌رود. این واژه به فرآیند برنامه‌ریزی، ترویج، توزیع و فروش یک محصول یا خدمت اشاره دارد، با هدف جذب مشتریان، پاسخ به نیازهای بازار و افزایش درآمد. برخلاف تصور رایج، بازاریابی فقط تبلیغات یا فروش نیست، بلکه مفهومی جامع و استراتژیک است که از شناخت دقیق مخاطب شروع می‌شود و تا رضایت مشتری پس از خرید ادامه می‌یابد.

در حوزه‌ی علمی، بازاریابی به عنوان یک رشته‌ی تخصصی در مدیریت تدریس می‌شود. دانشجویان این حوزه با مفاهیمی چون رفتار مصرف‌کننده، تحقیقات بازار، برندینگ، قیمت‌گذاری، مدیریت ارتباط با مشتری، و تبلیغات آشنا می‌شوند. آن‌ها یاد می‌گیرند چگونه بازار هدف را شناسایی کنند، نیازها را تحلیل نمایند، پیام مناسب طراحی کنند، و با استفاده از کانال‌های مؤثر ارتباطی، محصول یا خدمت را به‌درستی ارائه دهند. بازاریابی علمی، ترکیبی از تحلیل داده، خلاقیت و درک روان‌شناختی از انسان‌هاست.

در دنیای دیجیتال امروز، بازاریابی وارد فاز کاملاً متفاوتی شده است. بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ مفهومی است که در آن، ابزارهایی مانند شبکه‌های اجتماعی، سئو (بهینه‌سازی موتور جستجو)، ایمیل مارکتینگ، بازاریابی محتوا و تبلیغات کلیکی برای جذب مشتری به کار گرفته می‌شوند. برندها در این فضا باید دائماً با مخاطبان خود تعامل داشته باشند، ارزش خلق کنند و اعتماد بسازند. فضای دیجیتال، بازاریابی را به فرآیندی دائمی و مبتنی بر داده تبدیل کرده که نیازمند تحلیل لحظه‌ای و تصمیم‌گیری سریع است.

نقش بازاریابی فقط در حوزه‌ی فروش و تجارت خلاصه نمی‌شود. سازمان‌های غیردولتی، مؤسسات آموزشی، گروه‌های فرهنگی و حتی شخصیت‌های عمومی برای شناخته‌شدن، جذب مخاطب یا حمایت مردمی، نیازمند استراتژی‌های بازاریابی هستند. در این زمینه‌ها، بازاریابی بر روی هویت برند، ارزش‌آفرینی، و ساختن تصویر ذهنی مثبت تمرکز می‌کند. در واقع، امروزه هر نهاد یا فردی که با دیگران در ارتباط است، به نوعی در حال بازاریابی برای ایده‌ها، اهداف یا خدمات خود است.

بازاریابی هنری‌ست میان علم و احساس؛ جایی‌که تحلیل داده و شناخت بازار با خلاقیت، داستان‌گویی و ارتباط انسانی ترکیب می‌شود. این فرآیند، موتور محرک هر کسب‌وکار موفق است و به‌خوبی می‌تواند نشان دهد که چرا برخی برندها در ذهن‌ها ماندگار می‌شوند و برخی دیگر فراموش می‌گردند. بازاریابی مؤثر نه‌تنها فروش را افزایش می‌دهد، بلکه ارتباطی پایدار و احساسی میان برند و مخاطب می‌سازد.

ارجاع به لغت marketing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «marketing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/marketing

لغات نزدیک marketing

پیشنهاد بهبود معانی