امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Trading

ˈtreɪdɪŋ ˈtreɪdɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    traded
  • شکل سوم:

    traded
  • سوم‌شخص مفرد:

    trades

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B2
(کالا و خدمات و ارز و ارز دیجیتال و سهام و غیره) دادوستد، تجارت، معامله، خریدوفروش، مبادله، تریدینگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- illegal trading
- تجارت غیرقانونی
- Trading volumes continued to be thin.
- حجم معاملات هم‌چنان کم بود.
- cryptocurrency trading
- تردینگ رمزارز [رمزارز از نمونه‌های ارز دیجیتال است ولی هر ارز دیجیتالی، رمزارز نیست اما در زبان محاوره به آن ارز دیجیتال می‌گویند]
- online trading
- دادوستد آنلاین (=برخط)
- We ceased trading two years ago.
- دو سال پیش تجارت را متوقف کردیم.
- bond trading
- دادوستد اوراق قرضه
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trading

  1. noun Commercial, industrial, or professional activity in general
    Synonyms:
    dealing trade business buying selling commerce exchanging bartering industry doing-business speculation negotiating traffic
  1. verb Exchange or give (something) in exchange for
    Synonyms:
    swapping switching exchanging plying substituting negotiating shifting swopping interchanging bartering commuting changing
  1. verb Engage in the trade of
    Synonyms:
    selling purchasing vending merchandising retailing peddling shopping merchanting marketing handling patronizing dealing

لغات هم‌خانواده trading

  • verb - transitive
    trade

ارجاع به لغت trading

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trading» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trading

لغات نزدیک trading

پیشنهاد بهبود معانی