گزارش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

شرح رویداد

فونتیک فارسی

gozaaresh
اسم
report, account, write-up, story, reportage, reporting

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- آخرین گزارش

- an up-to-date report

- گزارش در ذیل خلاصه می‌شود.

- The report is summarized below.

- گزارش پایان سال

- a year-end report
مقاله‌ی پژوهشی

فونتیک فارسی

gozaaresh
اسم
report, paper, term paper, theme, research paper

- باید تا قبل از کلاس یک گزارش سرهم‌بندی کنم.

- I have to bat out a term paper before class.

- گزارش چاپ‌نشده

- unpublished term paper
تفسیر یا ترجمه

فونتیک فارسی

gozaaresh
اسم
ادبی commentary, translation, exegesis, interpretation

- این گزارش نوشته‌ی تام فریس است.

- Commentary is by Tom Ferris.

- کیفیت گزارش بازی‌های المپیک در کانال دیگر بهتر بود.

- The commentary on the Olympic games was much better on the other channel.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گزارش

ارجاع به لغت گزارش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گزارش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گزارش

لغات نزدیک گزارش

پیشنهاد بهبود معانی