notice, advertisement, publicity
هرگونه عبور خشونتآمیز از مرز به منزلهی اعلان جنگ خواهد بود.
Any violent crossing of the border will be tantamount to a declaration of war.
اعلان مدل ماشین جدید توجهم را جلب کرد.
The advertisement for the new car model caught my attention.
statement, pronouncement, announcement, communique, declaration, proclamation, leaflet, manifesto
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اعلان جنگ
declaration of war
اعلان استقلال
declaration of independence
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اعلان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اعلان