آخرین به‌روزرسانی:

خبر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

آگاهی، اطلاع

فونتیک فارسی

khabar
اسم

news, information, announcement, notice, tidings, warning, word, report, intimation, snippet, intelligence, item knowledge, dispatch

خبر غیرموثق

secondhand news

رسانه‌ها خبر را به‌سرعت انتقال دادند.

The media quickly conveyed the news.

گزاره

فونتیک فارسی

khabar
اسم

دستور زبان predicate

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

خبر جمله بیانگر عمل فاعل است.

The predicate of the sentence describes the action of the subject.

هر بند مستقل باید دارای یک فاعل و یک خبر باشد.

Every independent clause must contain a subject and a predicate.

نمونه‌ی چاپی

فونتیک فارسی

khabar
اسم

copy, gallery proof, proof

خبر درست به‌موقع برای شب افتتاحیه رسید.

The gallery proof arrived just in time for the opening night.

لطفاً تا فردا خبر درخواست خود را برای من ارسال کنید.

Please send me the proof of your application by tomorrow.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خبر

  1. مترادف:
    آگاهی اطلاع نبا
    متضاد:
    مبتدا
  1. مترادف:
    اخبار شایعه گزارش
  1. مترادف:
    قضیه روایت
  1. مترادف:
    مسند

ارجاع به لغت خبر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خبر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خبر

لغات نزدیک خبر

پیشنهاد بهبود معانی