rumor, gossip, bruit, hearsay, grapevine, scuttlebutt, talk, tittle-tattle, old wives' tale
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
انکار یک شایعه
the denial of a rumor
چنین شایعه شده که او استعفا داده است.
The grapevine has it that he resigned.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شایعه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شایعه