۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

خط زدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم فعل متعدی
فونتیک فارسی / khat(t) zadan /

to cross out, to write off, to scratch, to cancel, to score

حذف کردن، قلم گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

دو جمله خط زده شده بودند.

Two sentences were crossed out.

باید اسم آن دو بازیکن را به خاطر مصدومیت از ناحیه‌ی مفصل زانو از لیست تیم خط می‌زدیم.

We had to scratch two players from the team because of damaged knee joints.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خط زدن

  1. مترادف:
    قلم گرفتن
  1. مترادف:
    حذف کردن محو کردن
  1. مترادف:
    خط کشیدن (برتکلیف دانش‌آموز)

ارجاع به لغت خط زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خط زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خط زدن

لغات نزدیک خط زدن

پیشنهاد بهبود معانی