نرم، براق، صیقلی، صاف، شفاف، چرب و نرم، صیقلی کردن، صاف کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her sleek blond hair shone under the sun.
گیسوی براق و طلایی او در آفتاب میدرخشید.
The floor was sleek with fresh blood.
خون تازه کف اتاق را لیز کرده بود.
He was driving a long sleek car.
او پشت یک ماشین دراز و شیک نشسته بود.
one of those sleek restaurants
یکی از آن رستورانهای شیک
a sleek brunette in a gray dress
یک خانم سبزهی شیک در لباس خاکستری
sleek pigeons
کبوترهای تروتمیز
the sleek style of advertisements
سبک پرتصنع آگهیهای تجارتی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sleek» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sleek