با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sledgehammer

ˈsledʒˌhæmər ˈsledʒˌhæmə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sledgehammered
  • شکل سوم:

    sledgehammered
  • سوم شخص مفرد:

    sledgehammers
  • وجه وصفی حال:

    sledgehammering
  • شکل جمع:

    sledgehammers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    پتک، چکش سنگین
    • - The construction worker swung the sledgehammer with great force.
    • - کارگر ساختمانی پتک را با نیروی زیاد تکان داد.
    • - He used a sledgehammer to break down the old wooden door.
    • - او برای شکستن در چوبی از پتک استفاده کرد.
  • verb - transitive
    پتک زدن، با پتک زدن، با پتک ضربه زدن
    • - He sledgehammered the wall.
    • - با پتک به دیوار ضربه زد.
    • - They sledgehammered through the locked door in order to rescue the trapped animal.
    • - آن‌ها برای نجات حیوان محبوس به در قفل‌شده با پتک ضربه زدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sledgehammer

  1. verb Beat with a sledgehammer
    Synonyms: sledge
  2. noun A heavy long-handled hammer used to drive stakes or wedges
    Synonyms: maul, sledge

ارجاع به لغت sledgehammer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sledgehammer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sledgehammer

لغات نزدیک sledgehammer

پیشنهاد بهبود معانی