آخرین به‌روزرسانی:

Glassy

ˈɡlæsi ˈɡlɑːsi

صفت تفضیلی:

glassier

صفت عالی:

glassiest

معنی و نمونه‌جمله

adjective

شیشه‌ای، شیشه‌مانند، زجاجی، بی‌حالت، صاف، زلال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

a glassy look

نگاه سرد و عاری از احساس

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد glassy

  1. adjective polished, smooth
    Synonyms:
    shiny glossy smooth sleek glazed clear slippery lustrous transparent burnished icy vitreous slick hyaline hyaloid vitric glazy
    Antonyms:
    rough dull uneven rugged
  1. adjective expressionless, especially
    Synonyms:
    empty dull vacant blank fixed stupid lifeless glazed cold dazed
    Antonyms:
    smiling shining

لغات هم‌خانواده glassy

سوال‌های رایج glassy

صفت تفضیلی glassy چی میشه؟

صفت تفضیلی glassy در زبان انگلیسی glassier است.

صفت عالی glassy چی میشه؟

صفت عالی glassy در زبان انگلیسی glassiest است.

ارجاع به لغت glassy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «glassy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/glassy

لغات نزدیک glassy

پیشنهاد بهبود معانی