با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Lustrous

ˈlʌstrəs ˈlʌstrəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    فروزنده، رخشان، رخشنده، پرزرق‌وبرق، پرجلوه
    • - lustrous silk materials
    • - پارچه‌های ابریشمی براق
    • - one of the lustrous actors of that period
    • - یکی از هنرپیشگان برجسته آن دوران
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد lustrous

  1. adjective glossy, shining
    Synonyms: bright, burnished, dazzling, effulgent, fulgent, glacé, gleaming, glinting, glistening, glorious, glowing, incandescent, lambent, lucent, luminous, polished, radiant, refulgent, shimmering, shiny, sparkling, splendid, waxy
    Antonyms: dark, dull, matte, unshiny

ارجاع به لغت lustrous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lustrous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lustrous

لغات نزدیک lustrous

پیشنهاد بهبود معانی