آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fulgent

ˈfʌldʒənt ˈfʌldʒənt

معنی fulgent | جمله با fulgent

adjective

ادبی درخشان، درخشنده، تابان، پرنور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The fulgent sun illuminated the entire landscape.

آفتاب تابان تمام منظره را روشن کرد.

The fulgent stars twinkled brightly in the night sky.

ستارگان پرنور در آسمان شب چشمک می‌زدند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fulgent

  1. adjective shining intensely

ارجاع به لغت fulgent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fulgent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fulgent

لغات نزدیک fulgent

پیشنهاد بهبود معانی