آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Incandescent

ˌɪnkænˈdesnt ˌɪnkænˈdesnt

معنی incandescent | جمله با incandescent

adjective

(نورانی در اثر حرارت زیاد) دماشیدگر، تابنده، ملتهب

incandescent carbon

کربن گداخته

incandescent source

منبع ملتهب

adjective

پرنور، پرشید، شیدافشان، تفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

all those incandescent flowers

همه‌ی آن گل‌های درخشان

a young man with incandescent ideas

مردی جوان با اندیشه‌های تابان

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد incandescent

ارجاع به لغت incandescent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incandescent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incandescent

لغات نزدیک incandescent

پیشنهاد بهبود معانی