Incandesce

    American: ˌɪnkənˈdes British: ˌɪnkænˈdes
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    verb - intransitive
    از گرمای زیاد سفید شدن، تاب آمدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Electricity incandesces certain metals.
    - برق برخی فلزات را گداخته می‌کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد incandesce

    1. verb To emit a bright light
      Synonyms: beam, blaze, burn, gleam, glow, radiate, shine
    2. verb To shine brightly and steadily but without a flame
      Synonyms: gleam, glow, luminesce

    ارجاع به لغت incandesce

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «incandesce» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incandesce

    لغات نزدیک incandesce

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند