صفت تفضیلی:
more unkemptصفت عالی:
most unkemptکثیف، چرکین، نامرتب، درهمریخته
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
an unkempt house
خانهی درهمریخته
He had long unkempt hair and a stubbly chin.
او موهایی بلند و کثیف و چانهای نتراشیده داشت.
زمخت، خشن، قلمبه سلمبه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unkempt» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unkempt