آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Tousled

ˈtaʊzəld ˈtaʊzəld

معنی tousled | جمله با tousled

adjective

ژولیده، به‌هم‌ریخته، آشفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He came to breakfast, all tousled, in last night's clothes.

او ژولیده و با لباس‌های شب قبل به صبحانه آمد.

A small tousled head appeared in the doorway.

شخصی با سری کوچک و موهای ژولیده در جلوی در پیدا شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tousled

  1. adjective disarrayed
    Synonyms:
    messy dirty disordered disarranged sloppy disheveled messed-up unkempt rumpled tangled mussed-up ruffled uncombed grubby beat-up
    Antonyms:

ارجاع به لغت tousled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tousled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tousled

لغات نزدیک tousled

پیشنهاد بهبود معانی