شکل نوشتاری این لغت در حالت فعل (Verb): beat up
قراضه، دربوداغون، لکنتی
He wore a beat-up pair of sneakers.
یک جفت کتونی دربوداغون پوشیده بود.
The beat-up old car barely made it down the street.
ماشین قدیمی قراضه بهسختی از خیابان عبور کرد.
کتک زدن، مورد ضرب و شتم قرار دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was beaten up so badly that he had to go to the hospital.
آنقدر کتک خورد که مجبور شد به بیمارستان برود.
The gang members beat up the innocent bystander for no reason at all.
اعضای باند بدون هیچ دلیلی رهگذر بیگناه را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «beat-up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beat-up