فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Beatable

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

شکست‌پذیر

All teams are beatable.

همه‌ی تیم‌ها شکست‌پذیر هستند.

The champions were vulnerable and beatable in this match.

قهرمانان در این مسابقه، آسیب‌پذیر و شکست‌پذیر بودند.

adjective

(رکورد یا امتیاز یا عملکرد) قابل بهبود، قابل شکست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

a solid but beatable time of 57.68 seconds

یه تایم معرکه اما قابل بهبود ۶۸/۵۷ ثانیه

Every record is beatable.

هر رکوردی قابل شکست است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beatable

  1. adjective susceptible to being defeated
    Synonyms:
    vincible vanquishable

لغات هم‌خانواده beatable

ارجاع به لغت beatable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beatable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beatable

لغات نزدیک beatable

پیشنهاد بهبود معانی