فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Beater

ˈbiːt̬ər ˈbiːtə

شکل جمع:

beaters

معنی و نمونه‌جمله

noun

کتک‌زننده، زننده، طبال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

an eggbeater

(دستگاه) تخم‌مرغ‌زنی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beater

  1. noun
    Synonyms:
    mixer blender whisk eggbeater electric beater churn whipper jacker shikari

ارجاع به لغت beater

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beater» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beater

لغات نزدیک beater

پیشنهاد بهبود معانی