فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Whipper

معنی‌ها

noun

هم‌دست شکارچی که تازی‌ها رابا شلاق می‌راند، اسب عقب‌مانده، ناصح، ناظم پارلمانی

noun

تازیانه زن، تعقیب کننده، شخص موثر و مهم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whipper

  1. noun a person who administers punishment by wielding a switch or whip
    Synonyms:
    switcher

ارجاع به لغت whipper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whipper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whipper

لغات نزدیک whipper

پیشنهاد بهبود معانی