فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Whipper

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    هم‌دست شکارچی که تازی‌ها رابا شلاق می‌راند، اسب عقب‌مانده، ناصح، ناظم پارلمانی
  • noun
    تازیانه زن، تعقیب کننده، شخص موثر و مهم
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد whipper

  1. noun A person who administers punishment by wielding a switch or whip
    Synonyms: switcher

ارجاع به لغت whipper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whipper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whipper

لغات نزدیک whipper

پیشنهاد بهبود معانی