آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Beating

ˈbiːtɪŋ ˈbiːtɪŋ

شکل جمع:

beatings

معنی beating | جمله با beating

noun countable

شکست، باخت

After that beating, the coach decided to change the team’s strategy.

بعداز آن باخت سنگین، مربی تصمیم گرفت تاکتیک تیم را عوض کند.

That was the worst beating we’ve ever had.

آن بدترین باختی بود که تا حالا داشتیم.

noun countable

کتک‌کاری، ضرب‌وشتم، کتک، زدوخورد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

After the beating, he had bruises all over his body.

بعداز کتک‌کاری، تمام بدنش کبود شده بود.

The thief took a beating from the crowd before the police arrived.

دزد قبل‌از رسیدن پلیس از جمعیت حسابی کتک خورد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد beating

  1. noun thrashing
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده beating

سوال‌های رایج beating

شکل جمع beating چی میشه؟

شکل جمع beating در زبان انگلیسی beatings است.

ارجاع به لغت beating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beating

لغات نزدیک beating

پیشنهاد بهبود معانی