شکل جمع:
beatingsشکست، باخت
After that beating, the coach decided to change the team’s strategy.
بعداز آن باخت سنگین، مربی تصمیم گرفت تاکتیک تیم را عوض کند.
That was the worst beating we’ve ever had.
آن بدترین باختی بود که تا حالا داشتیم.
کتککاری، ضربوشتم، کتک، زدوخورد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After the beating, he had bruises all over his body.
بعداز کتککاری، تمام بدنش کبود شده بود.
The thief took a beating from the crowd before the police arrived.
دزد قبلاز رسیدن پلیس از جمعیت حسابی کتک خورد.
شکل جمع beating در زبان انگلیسی beatings است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «beating» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beating