آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۴ اسفند ۱۳۹۸

    Rout

    raʊt raʊt

    معنی rout | جمله با rout

    noun verb - transitive verb - intransitive adverb

    با پوزه کاویدن، جمع، گروه، بی‌نظمی و اغتشاش، به‌طور آشفته گریزاندن، کاملاً شکست دادن، تار و مار کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    a restless rout of sheep

    یک گله گوسفند بی‌قرار

    The workers made lots of rout about it.

    کارگران درباره‌ی آن خیلی جنجال کردند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the complete rout of the enemy

    تارومار سازی کامل دشمن

    to put to rout

    تار و مار کردن

    Enemy tanks put our infantry to rout.

    تانک‌های دشمن پیاده‌نظام ما را تارومار کرد.

    The battle ended in a rout.

    جنگ به انهدام انجامید.

    the rout of the democrats in the recent elections

    شکست افتضاح‌آمیز دمکرات‌ها در انتخابات اخیر

    Our party was routed in the elections.

    حزب ما در انتخابات به سختی شکست خورد.

    We routed the enemy.

    ما دشمن را تار و مار کردیم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rout

    1. noun overwhelming defeat
      Synonyms:
      disaster defeat ruin upset beating drubbing thrashing whipping vanquishment overthrow debacle shambles confusion embarrassment retreat flight hiding comedown romp walkover shutout clobbering trashing washout waxing
    1. verb defeat overwhelmingly
      Synonyms:
      defeat crush destroy beat conquer overpower vanquish trounce subdue overthrow expel repulse dispel scatter drive off wipe out murder bury finish total cream clobber wallop worst lambaste bash chase hunt subjugate outmaneuver put to flight cut to pieces bulldoze swamp wax skunk wipe off map blow out of water clean up on shut out discomfit larrup scuttle torpedo zap
      Antonyms:
      win

    Phrasal verbs

    rout out

    1- آشکار کردن، پدیدار کردن 2- رنده کردن، حک کردن، کنده کاری کردن 3- (کسی را از جایی) بیرون آوردن، وادار به خروج کردن

    rout up

    1- (از راه کاوش و زیر و روسازی) یافتن، جستن 2- (از دراز کشیدن یا خواب و غیره) برخیزاندن، بلند کردن، ایستاندن

    ارجاع به لغت rout

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «rout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rout

    لغات نزدیک rout

    • - roust
    • - roustabout
    • - rout
    • - rout out
    • - rout up
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    interceptor into ironically isn't it looks like it takes two to tango item of news I've Jan jat jaw JK jupiter judicable juggler قانون‌گذاری قیمومت غنج ارجاع ارزش‌گذاری ارغنون نصیب نغمه نغمه‌سرا نغمه‌خوان مقننه کارگزاری مغفرت تغافل کامکار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.