فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Outmaneuver

aʊtməˈnuːvər aʊtməˈnuːvə

توضیحات:

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی outmanoeuvre است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

پیشی گرفتن، جلو زدن، برتری یافتن، شکست دادن، غلبه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The chess champion was able to outmaneuver his opponent and win the game in just a few moves.

این قهرمان شطرنج توانست تنها در چند حرکت از حریف خود پیشی بگیرد و بازی را ببرد.

The politician was able to outmanoeuvre his opponents and secure a victory in the election.

این سیاست‌مدار توانست بر مخالفان خود غلبه کند و پیروزی خود در انتخابات را تضمین کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outmaneuver

  1. verb to get the better of by cleverness or cunning
    Synonyms:
    outsmart outwit outthink overreach
  1. verb defeat by more skillful maneuvering
    Synonyms:
    outsmart outdo outwit outmanoeuvre excel

ارجاع به لغت outmaneuver

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outmaneuver» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outmaneuver

لغات نزدیک outmaneuver

پیشنهاد بهبود معانی