امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bulldoze

ˈbʊldoʊz ˈbʊldəʊz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    bulldozed
  • شکل سوم:

    bulldozed
  • سوم‌شخص مفرد:

    bulldozes
  • وجه وصفی حال:

    bulldozing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
هراس افکندن، تهدیدکردن، روی ماشین بولدوزکار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- He bulldozed me into giving him all of the money.
- با اصرار و تهدید مجبورم کرد همه‌ی پول را به او بدهم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bulldoze

  1. verb demolish
    Synonyms:
    drive elbow flatten force jostle level press propel push raze shove thrust
    Antonyms:
    build construct
  1. verb bully, intimidate
    Synonyms:
    bludgeon bluster browbeat coerce cow dragoon harass hector
    Antonyms:
    leave alone

ارجاع به لغت bulldoze

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bulldoze» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bulldoze

لغات نزدیک bulldoze

پیشنهاد بهبود معانی