آخرین به‌روزرسانی:

Propel

prəˈpel prəˈpel

گذشته‌ی ساده:

propelled

شکل سوم:

propelled

سوم‌شخص مفرد:

propels

وجه وصفی حال:

propelling

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به جلو راندن، سوق دادن، بردن، حرکت دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

A jet engine propels the rocket.

یک موتور جت موشک را به حرکت در می‌آورد.

Boundary disputes propelled the two countries toward war.

اختلافات مرزی، دو کشور را به جنگ سوق می‌داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد propel

  1. verb throw; release into air
    Synonyms:
    send launch throw push start move drive force impel shove thrust shoot press set in motion set going mobilize actuate
    Antonyms:
    keep hold hinder

سوال‌های رایج propel

گذشته‌ی ساده propel چی میشه؟

گذشته‌ی ساده propel در زبان انگلیسی propelled است.

شکل سوم propel چی میشه؟

شکل سوم propel در زبان انگلیسی propelled است.

وجه وصفی حال propel چی میشه؟

وجه وصفی حال propel در زبان انگلیسی propelling است.

سوم‌شخص مفرد propel چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد propel در زبان انگلیسی propels است.

ارجاع به لغت propel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «propel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/propel

لغات نزدیک propel

پیشنهاد بهبود معانی