آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Dragoon

drəˈɡuːn drəˈɡuːn drəˈɡuːn drəˈɡuːn

معنی dragoon | جمله با dragoon

noun verb - transitive

سواره‌نظام، سواره‌نظام را هدایت کردن، به‌زور شکنجه به‌کاری واداشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

They dragooned him into marrying the pregnant girl.

او را وادار کردند که دختر آبستن را بگیرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dragoon

  1. verb to compel by pressure or threats

ارجاع به لغت dragoon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dragoon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dragoon

لغات نزدیک dragoon

پیشنهاد بهبود معانی