سوارهنظام، سوارهنظام را هدایت کردن، بهزور شکنجه بهکاری واداشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They dragooned him into marrying the pregnant girl.
او را وادار کردند که دختر آبستن را بگیرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dragoon» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dragoon