آخرین به‌روزرسانی:

Hijack

ˈhaɪdʒæk ˈhaɪdʒæk

گذشته‌ی ساده:

hijacked

شکل سوم:

hijacked

سوم‌شخص مفرد:

hijacks

وجه وصفی حال:

hijacking

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive

( jack high )دزدی هواپیما و سایر وسائط نقلیه و مسافران آن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

They hijacked a truckload of cameras.

آن‌ها کامیونی پر از دوربین عکاسی را دزدیدند.

They hijack customers to buy unnecessary insurance.

آنان مشتریان خود را مجبور می‌کنند که بیمه‌ی غیرضروری بخرند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The plane was hijacked while on a flight to Paris.

هواپیما حین پرواز به پاریس ربوده شد.

The hijackers blew up the hijacked bus.

ربایندگان اتوبوس ربوده شده را منفجر کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hijack

  1. verb seize control
    Synonyms:
    steal take hostage kidnap carjack commandeer skyjack shanghai

ارجاع به لغت hijack

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hijack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hijack

لغات نزدیک hijack

پیشنهاد بهبود معانی