امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Persecute

ˈpɜrːsɪkjuːt ˈpɜːsɪkjuːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    persecuted
  • شکل سوم:

    persecuted
  • سوم‌شخص مفرد:

    persecutes
  • وجه وصفی حال:

    persecuting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
آزار کردن، جفا کردن، دائماً مزاحم شدن و اذیت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- They persecuted religious minorities.
- آن‌ها اقلیت‌های مذهبی را مورد ظلم و جور قرار می‌دادند.
- Mosquitoes persecuted us.
- پشه‌ها ما را به ستوه آوردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد persecute

  1. verb wrong, torment
    Synonyms:
    afflict aggrieve annoy badger bait beat be on one’s case bother crucify distress dog dragoon drive up the wall exile expel harass hector hound hunt ill-treat injure maltreat martyr molest oppress outrage pester pick on plague pursue tease torture tyrannize vex victimize worry
    Antonyms:
    comfort commend console reward soothe

ارجاع به لغت persecute

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «persecute» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/persecute

لغات نزدیک persecute

پیشنهاد بهبود معانی