گذشتهی ساده:
persecutedشکل سوم:
persecutedسومشخص مفرد:
persecutesوجه وصفی حال:
persecutingآزار کردن، جفا کردن، دائماً مزاحم شدن و اذیت کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They persecuted religious minorities.
آنها اقلیتهای مذهبی را مورد ظلم و جور قرار میدادند.
Mosquitoes persecuted us.
پشهها ما را به ستوه آوردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «persecute» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/persecute