آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Pick On

pɪk ɑn pɪk ɒn

معنی pick on | جمله با pick on

phrasal verb B2

قلدری کردن، اذیت کردن، زور گفتن، پیله کردن، گیر دادن (به کسی)

He gets picked on by the other boys because he's so small.

چون قدش کوتاهه، پسرای دیگه اذیتش می‌کنن.

Bullies pick on younger children.

قلدرها به بچه‌های کوچک گیر می‌دهند.

phrasal verb

برگزیدن، انتخاب کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

When you have made up your mind, pick on a day when you will not be under much stress.

وقتی تصمیمت را گرفتی، روزی را انتخاب کن که زیاد استرس نداشته باشی.

Pick on a pen.

یک خودکار انتخاب کن.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pick on

ارجاع به لغت pick on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pick on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pick-on

لغات نزدیک pick on

پیشنهاد بهبود معانی