فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dog

dɒːɡ dɒɡ

گذشته‌ی ساده:

dogged

شکل سوم:

dogged

سوم‌شخص مفرد:

dogs

وجه وصفی حال:

dogging

شکل جمع:

dogs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A1

جانورشناسی سگ، سگ نر

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

A dog is man's best friend.

سگ بهترین دوست انسان است.

You're a lucky dog!

بچه خوش‌شانسی هستی!

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I work like a dog.

مثل سگ کار می‌کنم.

dog-tired

خیلی خسته

noun countable

میله قلاب دار، گیره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
verb - transitive

دنبال کردن، مثل سگ دنبال کردن

She dogged Akbar Agha until he gave in and married her.

آن‌قدر دنبال اکبر آقا را گرفت تا بالأخره اکبرآقا تسلیم شد و با او ازدواج کرد.

Stop dogging him so!

اینقدر پاپی او نشو!

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He was dogged by financial worries.

نگرانی‌های مالی خر او را گرفته بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dog

  1. noun canine mammal
    Synonyms:
    puppy pup pooch hound mutt mongrel cur stray fido bitch doggy tyke tail-wagger man’s best friend flea bag bowwow
  1. verb chase after; bother
    Synonyms:
    pursue hound trouble haunt plague track trail tail shadow tag bedog
    Antonyms:
    leave alone let go

Idioms

a dog's age

(عامیانه) مدت مدید

a dog's life

زندگی ناخوشایند، زندگی سگی، زندگی فلاکت‌بار، زندگی رقت‌آور، زندگی توأم با رنج

dog in the manger

کسی که چیزی را نه خودش مصرف می‌کند، نه می‌گذارد دیگران از آن استفاده ببرند، مناع‌الخیر، آدم بخیل

dog it

(عامیانه) با حداقل کوشش عمل کردن یا انجام دادن، از سر سیری انجام دادن

drive to the dogs

بیچاره کردن یا شدن، تباه کردن، نابود کردن

Idioms بیشتر

every dog has his day

نوبت خوش‌شانسی هر کسی روزی فرا می‌رسد.

دیر یا زود نوبت موفقیت هرکسی فرا خواهد رسید

go to the dogs

(عامیانه) نابسامان شدن، خراب شدن

let sleeping dogs lie

گذشته‌ها را فراموش کردن، نبش قبر نکردن گذشته، اتفاقات گذشته را به حال خود گذاشتن و پی آن‌ها را نگرفتن

put on the dog

(امریکا - عامیانه) تظاهر به ثروت و مقام و اشرافیت و غیره کردن، پز دادن

teach an old dog new tricks

آدم پیر یا سرسخت را وادار به ترک روش (عادت) کردن

work like a dog

مثل سگ کار کردن، خیلی سخت کار کردن، به‌شدت کار کردن

سوال‌های رایج dog

معنی dog به فارسی چی میشه؟

کلمه "dog" در زبان انگلیسی به معنای "سگ" است و به عنوان یکی از محبوب‌ترین حیوانات خانگی در جهان شناخته می‌شود. سگ‌ها به دلیل وفاداری، هوش و قابلیت‌های اجتماعی خود، از دیرباز مورد توجه انسان‌ها قرار گرفته‌اند. در ادامه، به بررسی معانی، توضیحات و نکات جالب درباره سگ‌ها می‌پردازیم.

معانی و توضیحات

سگ‌ها از خانواده Canidae و زیرگونه‌ای از Canis lupus familiaris هستند. این حیوانات به عنوان "رفیق چهارپا" شناخته می‌شوند و به دلایل مختلفی از جمله شکار، نگهبانی، و companionship (همراهی) پرورش داده شده‌اند.

سگ‌ها دارای انواع مختلفی هستند که شامل نژادهای کوچک، متوسط و بزرگ می‌شوند. هر نژاد ویژگی‌های خاص خود را دارد؛ به عنوان مثال، نژادهایی مانند چاوچاو و پودل به خاطر ظاهر خاص و شخصیت‌های جذابشان محبوب هستند، در حالی که نژادهایی مانند روتوایلر و گارد داگ به خاطر قدرت و توانایی نگهبانی شناخته می‌شوند.

نکات جالب

1. وفاداری: سگ‌ها به عنوان حیوانات وفادار معروف هستند و می‌توانند با انسان‌ها ارتباط عمیقی برقرار کنند. این وفاداری باعث شده است که سگ‌ها به بهترین دوستان انسان تبدیل شوند.

2. حس بویایی قوی: سگ‌ها دارای حس بویایی بسیار قوی هستند. آن‌ها می‌توانند بوهایی را که انسان‌ها قادر به تشخیص آن‌ها نیستند، شناسایی کنند. این قابلیت باعث شده است که از سگ‌ها در کارهایی مانند جستجوی مواد مخدر یا شناسایی بیماری‌ها استفاده شود.

3. هوش: سگ‌ها بسیار باهوش هستند و می‌توانند دستورات مختلفی را یاد بگیرند. برخی نژادها مانند مرسی و پودل به عنوان باهوش‌ترین نژادها شناخته می‌شوند و می‌توانند وظایف پیچیده‌ای را انجام دهند.

4. زبان بدن: سگ‌ها از زبان بدن برای ارتباط با یکدیگر و با انسان‌ها استفاده می‌کنند. حرکات دم، حالت گوش‌ها و حتی نحوه نشستن آن‌ها می‌تواند اطلاعات زیادی درباره احساساتشان به ما بدهد.

5. سلامت روان: تحقیقات نشان داده‌اند که نگهداری از سگ‌ها می‌تواند به بهبود سلامت روان انسان‌ها کمک کند. وجود یک سگ می‌تواند احساس تنهایی را کاهش دهد و به افزایش احساس خوشحالی و رضایت از زندگی کمک کند.

6. تاریخچه: سگ‌ها به عنوان اولین حیواناتی که توسط انسان‌ها اهلی شدند، شناخته می‌شوند. باستان‌شناسان بر این باورند که اهلی‌سازی سگ‌ها به بیش از 15 هزار سال پیش برمی‌گردد.

7. نژادهای مختلف: سگ‌ها در نژادهای مختلفی وجود دارند که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. به عنوان مثال، نژادهای کوچک مانند چی‌واوا و نژادهای بزرگ مانند دوبرمن و گریت دین.


ارجاع به لغت dog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dog

لغات نزدیک dog

پیشنهاد بهبود معانی