درآوردن، لباس کندن، طفره رفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Upon seeing the hearse, they doffed their hats.
با دیدن تابوت کلاههای خود را از سر برداشتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «doff» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/doff