گذشتهی ساده:
shadowedشکل سوم:
shadowedسومشخص مفرد:
shadowsوجه وصفی حال:
shadowingشکل جمع:
shadowsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- مجاور، در شرف 2- تحتالشعاع، تحتتأثیر
در خطر چیزی، محکوم به چیزی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shadow» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shadow