با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Umbrage

ˈʌmbrɪdʒ ˈʌmbrɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    umbrages

معنی و نمونه‌جمله

noun
سایه، تاری، تاریکی، سایه شاخ و برگ، سوء ظن، نگرانی، رنجش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- She took umbrage at my remarks.
- از حرف‌های من رنجید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد umbrage

  1. noun personal displeasure
    Synonyms: anger, annoyance, chagrin, exasperation, fury, grudge, high dudgeon, huff, indignation, injury, ire, irking, irritation, miff, nettling, offense, pique, provoking, rage, resentment, sense of injury, vexation, wrath
    Antonyms: happiness, like, love, pleasure

ارجاع به لغت umbrage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «umbrage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/umbrage

لغات نزدیک umbrage

پیشنهاد بهبود معانی