آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ آذر ۱۴۰۴

    Provoking

    prəˈvoʊkɪŋ prəˈvəʊkɪŋ

    معنی provoking | جمله با provoking

    adjective

    تحریک‌کننده، اعصاب‌خردکن، اذیت‌کننده، ناراحت‌کننده، آزار‌دهنده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    Sara found his constant whistling extremely provoking.

    سارا سوت‌زدن مداوم او را به‌شدت اعصاب‌خردکن می‌دانست.

    His provoking silence made Saman even more frustrated.

    سکوت آزاردهنده‌ی او باعث شد سامان حتی بیشتر کلافه شود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد provoking

    1. adjective troubling the nerves or peace of mind, as by repeated vexations
      Synonyms:
      annoying troublesome irritating vexing bothersome vexatious galling irksome agitating tormenting nettlesome plaguy agitative
    1. verb to behave so as to bring on (danger, for example)
      Synonyms:
      courting inviting tempting
    1. verb annoy continually or chronically
      Synonyms:
      annoying bothering irritating vexing aggravating harassing teasing upsetting angering plaguing molesting perturbing maddening exasperating infuriating incensing chafing bugging hassling baiting harrying besetting ruffling offending displeasing outraging exacerbating riling exciting stimulating arousing triggering causing raising stirring prompting inspiring motivating moving generating firing galvanizing fomenting enkindling evoking inciting inflaming kindling starting goading challenging eliciting spurring prodding impelling piquing pricking
      Antonyms:
      pleasing delighting
    1. verb evoke or provoke to appear or occur
      Synonyms:
      producing making evoking angering stimulating incensing infuriating burning maddening
      Antonyms:
      preventing stopping halting ending allaying
    1. verb start
      Synonyms:
      annoying bothering disturbing aggravating irritating vexing irking getting bugging ruffling exasperating fretting chafing riling nettling
      Antonyms:
      deterring

    سوال‌های رایج provoking

    گذشته‌ی ساده provoking چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده provoking در زبان انگلیسی provoked است.

    شکل سوم provoking چی میشه؟

    شکل سوم provoking در زبان انگلیسی provoked است.

    سوم‌شخص مفرد provoking چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد provoking در زبان انگلیسی provokes است.

    ارجاع به لغت provoking

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «provoking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/provoking

    لغات نزدیک provoking

    • - provoke
    • - provoke an outcry
    • - provoking
    • - provolone
    • - provost
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    would worth wrangle worn word order worship woofer wold wolf with that winner wildly wield wonderful who's وزغ عبرت کایاک عاج کره‌خر کوکائین کیکاووس گرگ‌ومیش انبردست عنبر نهنگ عنبر غر زدن غرغرو غالب مغلوب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.