Kindling

ˈkɪndlɪŋ ˈkɪndlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    kindled
  • شکل سوم:

    kindled
  • سوم‌شخص مفرد:

    kindles

معنی و نمونه‌جمله

noun
چوب سفید، بته، گون، آتش‌زنه، آتش‌افروزنه، آتش‌گیرانک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Crumpled paper makes good kindling for the fireplace.
- کاغذ مچاله‌شده آتش‌زنه‌ی خوبی برای بخاری است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد kindling

  1. noun material for starting a fire
    Synonyms: firewood, tinder, coals, twigs, wood, lightwood, fatwood

ارجاع به لغت kindling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kindling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kindling

لغات نزدیک kindling

پیشنهاد بهبود معانی