۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Infuriating

ɪnˈfjʊəriˌeɪt̬ɪŋ ɪnˈfjʊərieɪtɪŋ

گذشته‌ی ساده:

infuriated

شکل سوم:

infuriated

سوم‌شخص مفرد:

infuriates

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

اعصاب‌خردکن، کلافه‌کننده، آزارنده، عصبانی‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

It was infuriating to see my favorite team lose the game in the final minutes.

دیدن اینکه تیم محبوبم در دقایق پایانی بازی را باخت، اعصاب‌خردکن بود.

The slow internet speed was infuriating.

سرعت پایین اینترنت کلافه‌کننده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد infuriating

  1. verb make furious
    Synonyms:
    angering irritating aggravating exasperating vexing provoking maddening inflaming riling outraging incensing burning
    Antonyms:
    pleasing soothing
  1. adjective extremely annoying or displeasing
    Synonyms:
    vexing maddening exasperating

سوال‌های رایج infuriating

گذشته‌ی ساده infuriating چی میشه؟

گذشته‌ی ساده infuriating در زبان انگلیسی infuriated است.

شکل سوم infuriating چی میشه؟

شکل سوم infuriating در زبان انگلیسی infuriated است.

سوم‌شخص مفرد infuriating چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد infuriating در زبان انگلیسی infuriates است.

ارجاع به لغت infuriating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infuriating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infuriating

لغات نزدیک infuriating

پیشنهاد بهبود معانی