Stirring

ˈstɜːrɪŋ ˈstɜːrɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    stirred
  • شکل سوم:

    stirred
  • سوم شخص مفرد:

    stirs

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    تکان‌دهنده، به‌هم‌زننده، هیجان‌آور، پر‌تحرک
    • - stirring music
    • - موسیقی شورانگیز
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد stirring

  1. adjective moving, rousing
    Synonyms: arousing, awakening, dynamic, electrifying, emotional, exhilarating, gripping, heartbreaking, heartrending, inspirational, inspiring, motivating, provoking, stimulating, touching

ارجاع به لغت stirring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stirring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stirring

لغات نزدیک stirring

پیشنهاد بهبود معانی