شکل جمع:
stirrupsرکاب (قطعهی فلزی آویزان از دو طرف زین اسب که برای قرار دادن پا و حفظ تعادل سوارکار کاربرد دارد)
She adjusted the stirrups and mounted the horse with ease.
او رکابها را تنظیم کرد و بهراحتی سوار اسب شد.
The stirrup leather was worn out and needed to be replaced.
چرم رکاب فرسوده شده بود و نیاز به تعویض داشت.
قطعهی رکابمانند، قطعهی شبیه رکاب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The stirrup on the device made it more comfortable to use.
قطعهی رکابمانند روی دستگاه، استفاده از آن را راحتتر میکرد.
The metal frame had a stirrup at the bottom to help balance the structure.
چارچوب فلزی در پایین خود قطعهای رکابمانند داشت که به تعادل ساختار کمک میکرد.
پارِکاب طنابی
The climber used the stirrup to help him cross the deep crevasse safely.
کوهنورد برای عبور ایمن از شکاف عمیق از پارکاب طنابی استفاده کرد.
Using a stirrup, the mountaineer was able to reach the higher ledge.
با استفاده از پارکاب طنابی، کوهنورد توانست بهراحتی به لبهی بالاتر برسد.
کالبدشناسی استخوان رکابی (استخوانی در گوش میانی انسان و سایر پستانداران که در انتقال ارتعاشات صوتی به گوش درونی دخالت دارد)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
The smallest bone in the human body is the stirrup.
استخوان رکابی کوچکترین استخوان بدن انسان است.
Damage to the stirrup can cause hearing loss.
آسیب به استخوان رکابی میتواند باعث از دست دادن شنوایی شود.
خاموت (نوعی قطعهی فلزی که دور میلگردهای طولی بسته میشود تا مقاومت سازه را در برابر نیروهای برشی افزایش دهد)
The engineer inspected the stirrups before pouring the concrete.
مهندس قبلاز ریختن بتن، خاموتها را بررسی کرد.
Stirrups are essential for preventing bending or buckling of the reinforced concrete beams.
خاموتها برای جلوگیری از خمیدگی یا پیچش تیرهای بتنی مسلح ضروری هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stirrup» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stirrup