با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Stimulating

ˈstɪmjəleɪt̬ɪŋ ˈstɪmjəleɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    stimulated
  • شکل سوم:

    stimulated
  • سوم‌شخص مفرد:

    stimulates
  • صفت تفضیلی:

    more stimulating
  • صفت عالی:

    most stimulating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
برانگیزنده، تحریک‌کننده، مهیج، محرک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a stimulating discussion
- گفت‌وگوی برانگیزنده
- stimulating drugs
- مواد مخدر محرک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stimulating

  1. adjective exciting
    Synonyms: adrenalizing, appealing, arousing, bracing, breathtaking, challenging, electrifying, energizing, exhilarating, gripping, hair-raising, hectic, inspiring, interesting, invigorating, lively, moving, provocative, rousing, spine-tingling, stirring, thought-provoking, thrilling, titillating

ارجاع به لغت stimulating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stimulating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stimulating

لغات نزدیک stimulating

پیشنهاد بهبود معانی