امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bogey

ˈboʊɡi ˈbəʊɡi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    bogeyed
  • شکل سوم:

    bogeyed
  • سوم‌شخص مفرد:

    bogeys
  • وجه وصفی حال:

    bogeying
  • شکل جمع:

    bogeys

معنی

noun adverb
دیو، جن، شیطان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bogey

  1. noun A supernatural being, such as a ghost
    Synonyms:
    bogy bogie apparition bogeyman bogle eidolon ghost phantasm phantasma phantom revenant shade shadow specter spirit visitant wraith spook haunt

ارجاع به لغت bogey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bogey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bogey

لغات نزدیک bogey

پیشنهاد بهبود معانی