امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Phantasma

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

خیال، روح، چشم‌بندی، شبح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد phantasma

  1. noun A supernatural being, such as a ghost
    Synonyms: apparition, phantom, phantasm, specter, bogey, bogeyman, bogle, eidolon, ghost, revenant, shade, shadow, spirit, visitant, wraith, spook, haunt, fantasm, spectre
  2. noun An illusory mental image
    Synonyms: daydream, dream, fancy, fantasy, fiction, figment, illusion, phantasm, reverie, vision
  3. noun An erroneous perception of reality
    Synonyms: phantasm, delusion, hallucination, ignis fatuus, illusion, apparition, mirage, phantom, will-o'-the-wisp, fantasm, shadow

ارجاع به لغت phantasma

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «phantasma» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/phantasma

لغات نزدیک phantasma

پیشنهاد بهبود معانی