شکل جمع:
miragesسراب، کوراب، نقش بر آب، امر خیالی، وهم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
If, in order to get water, you follow a mirage....
(عنصری) بهر آب ار روی سوی گوراب ...
His hope of getting married and having children was no more than a mirage.
امید زنگرفتن و بچهدار شدن او سرابی بیش نبود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mirage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mirage