شکل جمع:
intakesدم، نفس کشیدن
The doctor measured the patient’s intake of breath during the test.
پزشک درطول آزمایش میزان نفس کشیدن بیمار را اندازهگیری کرد.
A sudden intake of breath indicated their surprise.
دم ناگهانی، تعجب آنها را نشان داد.
the intake of breath
فرو بردن نفس
the intake of cool air
درونکشی هوای سرد
میزان مصرف، مقدار دریافتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Excessive caffeine intake can cause health problems.
مصرف بیش از حد کافئین، میتواند مشکلات سلامتی ایجاد کند.
The doctor recommended reducing my intake of salt.
پزشک توصیه کرد، میزان مصرف نمک خود را کاهش دهم.
an adequate intake of food
خوردن خوراک به مقدار کافی
ظرفیت پذیرش، تعداد پذیرش (معمولاً توسط دانشگاه)
Intake of college students is up.
میزان پذیرش دانشجو بالا رفته است.
This program has a limited intake each semester.
این برنامه در هر ترم، ظرفیت محدودی دارد.
دهانهی ورودی (هوا، مایع، گاز)
Smoke was coming out of the air intake vent.
دود از دریچهی ورودی هوا خارج میشد.
Make sure the intake of water is clean before starting the pump.
قبلاز روشن کردن پمپ، مطمئن شوید ورودی آب تمیز است.
a sewer intake
دهانهی فاضلاب آب
شکل جمع intake در زبان انگلیسی intakes است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «intake» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intake