اشتیاق، آرزو، خواست
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
One of his highest aspirations was to become an astronaut.
یکی از بزرگترین آرزوهایش این بود که کیهاننورد شود.
His aspirations for a better future drove him to work tirelessly.
آرزوهای او برای آیندهای بهتر او را به کار خستگی ناپذیر سوق داد.
My aspiration is to become a successful entrepreneur.
اشتیاق من تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق است.
پزشکی آسپیراسیون، برونکشی (بیرون کشیدن محتویات حفرهها یا بافتهای بدن با مکش)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Fine-needle aspiration is the main method used for chorionic villus sampling.
آسپیراسیون با سوزن ظریف روش اصلی مورد استفاده برای نمونهگیری از پرزهای جفتی است.
Aspiration is safer than open biopsy.
برونکشی از بیوپسی باز ایمنتر است.
پزشکی آسپیراسیون (ورود هرنوع مایع مانند ترشحات بزاق دهان یا خلط و جسم صُلب توسط دم ریوی به درون مجرای تنفسی هنگام دم)
Aspiration can occur when food or liquid enters the airway instead of the esophagus.
آسپیراسیون زمانی رخ میدهد که غذا یا مایع به جای مری وارد راه هوایی شود.
The risk of aspiration increases when lying flat on your back.
خطر آسپیراسیون زمانی افزایش مییابد که به پشت دراز بکشید.
زبانشناسی دمش
The linguist studied the aspiration in various languages.
این زبانشناس دمش را در زبانهای مختلف بررسی کرد.
The speaker's aspiration was clear in her pronunciation of the plosive sounds.
دمش گوینده در تلفظ صداهای انفجاری واضح بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «aspiration» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aspiration