شکل جمع:
ostrichesجانورشناسی شترمرغ (گونهای از پرندگان آفریقایی که گردن دراز و پاهای بلندی دارد و قادر به پرواز کردن نیست)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
An ostrich can weigh up to 350 pounds.
شترمرغ میتواند تا ۳۵۰ پوند وزن داشته باشد.
The ostrich laid several large eggs in its nest.
شترمرغ در لانهی خود چندین تخم بزرگ گذاشته بود.
Ostriches are known for their impressive speed.
شترمرغها بهدلیل سرعت چشمگیرشان شناختهشده هستند.
آدم مرغدل، آدم بزدل (کسی که از ترس رویارویی با مشکل، از آن اجتناب کرده و آن را انکار میکند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She acted like an ostrich, ignoring the mounting evidence of the crisis.
او همچون فردی بزدل شواهد فزایندهی بحران را نادیده گرفت.
As an ostrich, he thought ignoring the conflict would make it disappear.
بهعنوان فردی مرغدل، او فکر میکرد که نادیده گرفتن مشکل باعث ناپدید شدن آن خواهد شد.
an ostrich with its head in the sand
(شترمرغی که سرش را زیر شن میکند و فکر میکند کسی او را نمیبیند) شخصی که واقعیت را نمیبیند
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ostrich» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ostrich