گذشتهی ساده:
ostracizedشکل سوم:
ostracizedسومشخص مفرد:
ostracizesوجه وصفی حال:
ostracizingبا آرا عمومی تبعید کردن، از حقوق اجتماعی و سیاسی محروم کردن، از وجهه عمومی انداختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was ostracized by her family for marrying a Hindu.
بهدلیل ازدواج با یک هندو از خانوداهاش طرد شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ostracize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ostracize