امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ostracize

ˈɑːstrəsaɪz ˈɒstrəsaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ostracized
  • شکل سوم:

    ostracized
  • سوم‌شخص مفرد:

    ostracizes
  • وجه وصفی حال:

    ostracizing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
با آرا عمومی تبعید کردن، از حقوق اجتماعی و سیاسی محروم کردن، از وجهه عمومی انداختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- She was ostracized by her family for marrying a Hindu.
- به‌‌دلیل ازدواج با یک هندو از خانوداه‌اش طرد شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ostracize

  1. verb exile, banish
    Synonyms: avoid, blackball, blacklist, boycott, cast out, cold-shoulder, cut, deport, displace, drop, exclude, excommunicate, expatriate, expel, expulse, leave in the cold, oust, reject, shun, shut out, snub, throw out
    Antonyms: embrace, welcome

ارجاع به لغت ostracize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ostracize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ostracize

لغات نزدیک ostracize

پیشنهاد بهبود معانی