گذشتهی ساده:
deportedشکل سوم:
deportedسومشخص مفرد:
deportsوجه وصفی حال:
deporting(از کشور) اخراج کردن، بیرون کردن، تبعید کردن، نفی بلد کردن، دیپورت کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They will deport the criminal back to his home country.
آنها این جنایتکار را به کشور خودش تبعید خواهند کرد.
The government decided to deport the undocumented immigrants.
دولت تصمیم گرفت که مهاجران غیرقانونی را از کشور بیرون کند.
The authorities deported the individuals who violated immigration laws.
مقامات، افراد ناقض قوانین مهاجرتی را از کشور اخراج کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «deport» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deport