فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Depopulate

ˌdiːˈpɑːpjəleɪt ˌdiːˈpɒpjəleɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adverb
کم‌جمعیت کردن، از آبادی انداختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The Mongols depopulated northeastern Iran.
- مغولان شمال غربی ایران را از جمعیت تهی کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد depopulate

  1. verb reduce in population
    Synonyms:
    kill eliminate wipe out slaughter massacre eradicate the population of commit genocide commit mass murder remove the inhabitants from deprive of inhabitants desolate evict oust exile resettle

ارجاع به لغت depopulate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «depopulate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/depopulate

لغات نزدیک depopulate

پیشنهاد بهبود معانی