به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Deponent

dɪˈpoʊnənt dɪˈpəʊnənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun adjective
    (دستور‌زبان یونانی و لاتین) وابسته به افعال دارای وجه مجهول یا میانی
  • noun adjective
    (دستور‌زبان) مجهول‌نما
  • noun countable
    حقوق استشهاددهنده، گواه (که با سوگند و امضا شهادتمی‌دهد) (بازگشت به : affiant)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد deponent

  1. noun A person who testifies or gives a deposition
    Synonyms: testifier, deposer
  2. noun One who testifies, especially in court
    Synonyms: attestant, attester, testifier, witness

ارجاع به لغت deponent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deponent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deponent

لغات نزدیک deponent

پیشنهاد بهبود معانی