گذشتهی ساده:
evictedشکل سوم:
evictedسومشخص مفرد:
evictsوجه وصفی حال:
evictingپایان دادن، برگرداندن، بیرون کردن، خارج کردن، خلع ید کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was evicted for nonpayment of rent.
بهدلیل نپرداختن کرایه او را از خانه بیرون کردند.
Our counter-attack evicted the enemy from the town.
حملهی متقابل (پاتک) ما دشمن را از شهر بیرون راند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «evict» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/evict